لیست وبلاگهای من

۱۱/۱۵/۱۳۸۹

* پٌست ششم : خانواده حقیقی *

چرا می اندیشی تنها و متفاوتی ، خارجی تنها - در حالی که تمام داستان این است که خانواده ات را نیافته ای.                         ( ریچارد باخ)



یک خانواده حقیقی در واقع چیزی به دور از دروغ های شناسنامه ای است
ممکن است در بدو امر این اتفاق دست نیافتنی به نظر برسد. اما اگرروحیه
راستی رو در خودمون تقویت کرده باشیم ،بالاخره آنقدر صبر  می کنیم  و
و جستجو، و بر باور خودمون  پافشاری  میکنیم  تا همه چیز عوض بشه و
 پازل هزار تکه  روزگار سرانجام  برای  ما شکل درست خود ش رو پیدا
کنه .درواقع ما هر کدوم قبیله  گمشده خود را داریم . وهزینه  کردن برای این 
قضیه ارزش بی بدیل خودش رو داره .ممکنه دو یا سه  نفر از اونها  رو تو
خانواده واقعی خودمون پیدا کنیم.اما بسیاری از اونها جایی باشند که ما حتی
تصورش رو هم نمی کردیم.در هر حال ما به راحتی در مجموعه فامیلی تازه
وخود یافته مان احساس هم جهت بودن وهمرنگ بودن را خواهیم کرد.




دیدار تو پر بود از سکوت
که مثل همیشه
با کلماتی که نبود
به خرج داده بودیم
-پرسش اول
با اینهمه ولخرجی
چرا چمدانهایتان هنوز
تا کف دسته هایش خالی است
حالا در خبرها می نویسند که دزدی شده
وبعد
آلودگی ناصوتی
اتفاق تازهای بود که افتاد
وما مثل دو ابله بهم خندیدیم
بعد اخم کردیم به تمام قاصدکهایی
که راهمان را سپید
وراه مان را سیاه وسپید کرده بودند
-پدر سوخته فوووووووت
-پرسش دوم
قاصدکها می خواهند
 آرزوی شما راکجا در بیاورند
که رویشان سپید بماند،با اینهمه سیاه

آن روز تو
فنجانی شکر سفارش دادی
-راستی چند وقت است نا خدا بازی نکرده ایم؟
من فوری دلفین شدم
با بویی از پری دریایی
وتو را که حسابی منتظر بودی
کنار لنگرهای آویزان کاشتم
درست درلحظه ای که
چایمان دم کشده بود
وبوی فلسفه نوکانتی عذابمان می داد.







سایه روشن غروب
پرنده چغدر دریا داشت
و نفسهای سوسنی
بوی صورتی رنگ نارنجی میداد
ما دوش می گرفتیم
زیر برگهای هزار رنگ
(والبته لباس تنمان بود)
پرنده های دریایی
جیغ جیغ به ما می خندیدند
-می خندیدند؟
به درک،
به سایه روشن غروب
هواآنقدر وجود دارد که
برای خشک شدن این کلاه
به پر هیچ تازه به دریا رسیده ای نیاز نشود
ویکهو هوا ذوق زد 
طوفان شد
و گرد باد ما را
با تمام افسانه های پشت سرمان
به سرزمینهای دیگر برد
جایی که نفس
به رنگ و بوی هیچ پاییزی دچار نشود.



برای باورهایت چند صدا شدند ،و سکوت تنها ترانه ات بود.



  آموزش داستان نویسی:


  فصل ششم :تلخیص

  تلخیص در لغت به معنای خلاصه کردن وحذف اضافه هاست.در داستان نویسی ونوشتن رمان از اهمیت ویژه ای برخوردار
  است. به خصوص در عصر سرعت و پر مشغله بودن مردم .اگر نوشتهای آب  بندی شده باشد و پر از حشو و اضافات باشد
  پر واضح است که با بی مهری وعدم رقبت مخاطبین مواجه می شود.در واقع ما با به کار بردن شیوه تلخیص به اصطلاح چربی
  اثر را می گیریم.این شیوه در فیلمسازی به( جامپ کات) شهرت دارد.مثل اینکه از بستن یک چمدان به سوار شدن داخل هواپیما
  کات بزنیم.و فاصله این دو را که بدیهی وتوضیح اضافه است حذف کنیم.


  1.چند نمونه داستان از نویسندگان مختلف را بازخوانی کرده و از این بابت مقایسه نمایید.

  2. آثارداستانی را که پیش از این نوشته بودید،باز نویسی کرده و تا حد ممکن موجز کنید.




   معرفی شخصیت:ایتالوکالوینو
   
  ایتالو کالوینو اصالتا ایتالیایی اما ساکن سانتیاگو دلاس وگاس کوبا بود
  سال 1923 ودر 15 اکتبر به دنیا آمد
  نویسنده ای پست مدرن بود و از پیشروان این مکتب محسوب میشد
  پدر ومادری ایتالیایی و گیاه شناس داشت ،که این گرایش به نحوی در آثار کالوینو نیز محسوس است.
  او علاوه بر رمان نویسی خبر نگار،منتقدو نظریه پرداز بود
  با رولان بارت آشنا شد و با وی در دانشگاه سوربن به فعالیت پرداخت
  از جمله کسانی که وی با او ملاقات وگفتگو داشت چگورا بود
  کالوینو به سادگی همه چیز را به طنز می گرفت وحتی در این زمینه از شخصیتهای تاریخی نیز استفاده می کرد
  سال 1981 به او نشان افتخار داده شد
  و سرانجام در 19 سپتامبر 1985 در سینای ایتالیا از دنیا رفت.

  برای آدمی همه چیز شدنی است ، به شرط آنکه بخواهد و بهای آنرا نیز بپردازد.  (ایتالو کالوینو)
  آثار:
  شوالیه ناموجود(ترجمه پرویز شهدی،نشر چشمه)1951
  کاخ سرنوشتهای متقاطع 1962
  شهرهای نامرئی 1972
  سه گانه نیاکان ما (بارون درخت نشین،شوالیه ناموجود،ویکنت دو شقه شده)
  مورچه آرژانتینی(ترجمه شهریار وقفی پور،نشر کاروان)*1
  ویکنت دو شقه شده(ترجمه بهمن محصص،)1952
  راه لانه عنکبوت1947
  افسانه های ایتالیایی(ترجمه محسن ابراهیمی،نشر نیلا)
  بارون درخت نشین(ترجمه مهدی سهابی،نشر نگاه)1957*2
  مارکو والدو1963
  کمدیهای کیهانی(ترجمه موگه رازانی،نشر بازتاب نگار)1965*3
  تی صفر(میلاد زکریا،نشر آگاه و مرکز)*4
  اگر شبی از شبهای زمستان مسافری(ترجمه لیلی گلستان)1979*5
  آقای پالمور(ترجمه آرزو اقتداری)1983
  چرا باید کلاسیکها را خواند(ترجمه آزیتا همپارتیان) *6
  شش داستان برای هزاره بعدی1986*6
  یک روز ناظر انتخاباتی(ترجمه مژگان مهرگان،نشر خورشید)1960
  شاه گوش می کند(ترجمه فرزادهمتی،محمد رضا فرزاد،نشرمروارید)1982


   *1 این کتاب در واقع نه توسط خود نویسنده بلکه توسط کسانی که آثار و نوشته های پراکنده وی را از نشریات و... جمع آوری
  و احتمالا افزوده هایی از خود وارد آن نموده اند تشکیل گردیده.
   *2ین کتاب به قصیده درخت نیز مشهور است.
   *3 کتاب کمدیهای کیهانی بسیار نادر می باشد
   *4ادامه کمدیهای کیهانی است به نحوی که مشود گفت اثر در کمدیهای کیهانی لو رفته است
   *5اثری داستان در داستان و با نثری خطابی می باشد
    *6ین دو کتاب آثار غیر داستانی کالوینو است.